فنّاوری در زبان امروز

Published

که مفهوم ناتوانی یا خشم و غضب از آن برداشت میشود، ویکی پدیا نوعی استعارة مرکب است که براساس تشبیه انسانی ناتوان به ماشینی از کارافتاده ساخته شده است. جامعه مدنی به تعریف پیتر دالگرن از لحاظ نهادین مرکب از عناصر است: گستره خصوصی (بهویژه نهاد خانواده)؛گستره تشکلها (بهویژه تشکلهای داوطلبانه)؛جنبش اجتماعی (با تأکید بر اهمیت سیاسی آنها)، شکلهای متعدد ارتباطات عمومی (دالگرن،1385:210). مقاومت هویتهای طالب معنا در جامعه شبکه­ای اینگونه اهداف را دنبال می­کند. سیاستمداران از ابزارهای نظامی اقتصادی و سختافزاری قدرت در جهت رشهر تکنولوژِين به اهداف مشخص اقدام میورزیدند (بیات،1385: 21ـ 22). با بهوجود آمدن انقلاب اطلاعاتی به گفته­ جوزف نای عرصه روابط بینالمللی شکل قدرت نرم بهخود گرفت (همان: 23). فن و هنر اثرگذاری نهادهای ملی، فرا ملی و فروملی به سبک ایده و سازههای هویتی بر یکدیگر در دموکراسی دیجیتالی از اهمیت فوقالعاده­ای برخوردار گردید(همان: 37). تیموتی لاک میگوید: «در دیپلماسی دیجیتالی نقش قدرتها کمرنگتر شده و روابط بینالملل در محیطی کوانتومی و فضایی پویا و پیچیده با اغواگریهای اخلاقی قرار میگیرند».

توسعه یک مفهوم کیفی را مشخص می کند و می توان آن را معادل با افزایش کیفیت زندگی دانست. در سطوح بالای درآمدی تقاضا برای کالای زیست محیطی بیشتر خواهد بود که افزایش تقاضای مردم برای داشتن محیط زیست سالم­تر دولت را وادار می­کند تا قوانینی به منظور بهبود محیط زیست وضع کند. مهمترین فرصتهای فضای مجازی در زمینه آموزش، افزایش دسترسی به محتوا، کتابخانههای دیجیتال، آموزش از راه دور، یادگیری الکترونیک و آموزش مجازی است که از این فرصتها به منظور ارتقای آموزشهای دینی در مواردی همچون برگزاری کلاسهای مجازی برای انتقال آموزهها و مفاهیم دینی، آموزش مجازی قرآن کریم، راه اندازی باشگاه مجازی فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی حوزه مسجد، راه اندازی کتابخانه دیجیتالی مساجد، تهیه برنامه برای ادعیه و زیارات مشهور و منابع مرجع دینی به صورت چندرسانهای، پاسخ به شبهات و سؤالات و ایجاد گروههایی در فضای مجازی برای برگزاری مسابقات قرآنی دانش آموزان میتوان استفاده کرد. البته قبل از استفاده از محصولات این فناوری در محیط زیست، لازم است ارزیابی دقیقی از تأثیرات مثبت و منفی کاربردآن ها بر محیط زیست صورت گیرد. از دیدگاه دانشمندان «اکولوژی» کیفیت زندگی به کیفیت محیط زیست بستگی دارد.

اما براساس نظریه کالدور در جنگهای جدید شاهد بازگشت اخلاق و عقلانیتر شدن محیط نبرد میباشیم. روایت آنان را جدی می­گیرند؛ اما از خاکستری چنین هولناک، مفاهیم فردگرایی، تکثر، مدارا، تساهل و عملگرایی بیرون میکشند؛ مگر نه اینکه کانت پیامبر روشنگری مدرنیته از خاکستر شکاکیت ویرانگر هیوم علیه تجربه­گرایی توانست منطق جدید تفکر انسان محور را بیرون بکشد؛ در اینجا در قرن اطلاعات نیز ما شاهد چنین تلاشی با مقتضیات خود هستیم. ژان ماری گنو در مورد این جغرافیای جدید جهانی به اهمیت تکنولوژی اطلاعات اشاره می­کند. آنچه اینجا رخ داده است انسانی با هیأتی خاص (مثلاً ناتوانی یا خشم) به اتومبیلی با ویژگی خاص(مثلاً پنچر یا جوش آورده) مانند شده است. گفتگوی اینترنتی فرصتی برابر و متساوی به همه کنشگران عرصه سیاسی میدهد و با توجه به نبود فیزیکشان آنچه اهمیت دارد، صدا و اندیشه است و دموکراسی که در این فضای تفهمی و مشارکتی فعال شکل میگیرد، ماهیت نرم، مستقیم و حداکثری را دارد. تمام این سامانهها که دارای یک زبان مشترک و کدهای اطلاعاتی قابل فهم و تحلیل برای یکدیگر هستند، یک ساختار را شکل دادهاند(heeks, 1999) . دولت ـ ملتها به دنبال جنگ شکل میگیرند و در این میان تکنولوژی اطلاعات با جنگ ارتباط بسیار نزدیکی دارد (کسل،1383: 378). اقداماتی که همه دولتها ـ ملتها در قالب نظارت درونی و کنترل سراسر بین جامعه (همچون مباحث زندان فوکو) انجام می­دهند (وبستر،1380: 145) و ماهوارههای نظامی، جغرافیایی و اطلاعاتی در آرامسازی داخلی و اثرگذاری خارجی، امکانات کنترلی را در منطق ریاضیات کاربردی شکل دادهاند.

جان تاملینسون در مقاله «مجاورت سیاست » مینویسد: «در جنگهای قدیم که دولت ـ ملتها علیه یکدیگر وارد نبرد میشدند، فرهنگ تجاوز، ترور و زیر پا گذاشتن حقوق بشر غیرقابل اجتناب بود. گروه دوم میلیشیای وطن پرست امریکا هستند که علیه فدرالیسم، جهانی شدن، فمنیست­ها و سرمایهداران فعالیت می­کنند و انجمن بنیادگرایان ملیگرای سنتی از آنها حمایت می­کنند. بر اساس نمرات “تست افسردگی بک” ، 58.33% از دانشجویان از نظر افسردگی، در گروه بهنجار،24.07% افسردگی خفیف، 89/13% در گروه افسردگی متوسط و 3.7% جز گروه افسردگی شدید قرار-گرفتند. از نظر آنها در امریکا دیگر مردم علاقهای به خواندن روزنامهها ندارند و بهجای آن عمدتاً از رسانههای الکترونیکی استفاده میکنند. در این تعریف، فرض بر این است که سرمایه طبیعی، فیزیکی و انسانی با یکدیگر قابل جایگزینی­اند درحالی که در نهایت نظر به این که برای بیش­تر منابع طبیعی و زیست محیطی عملاً جایگزینی وجود ندارد و چون نمی­توان در یک دنیای متناهی تا بی­نهایت رشد کرد، رشد عملیاتی نمی­تواند الی ابد ادامه پیدا کند.